بیت های سوخته

ساخت وبلاگ
مناجات با امام زمان عج وگریز به روضه ی حضرت زهرا سرو به پیری می رود هر روز نوکر بیشترگرد پیری می نشیند روی این سر بیشترهمت حی علی خیر العمل کمرنگ شدخیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشترآی آقای عزیز ما بیا برگرد که...دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتراز من این من را بگیر و چشم گریانم بدهچون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتردیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ایدوست دارم که بمانم پشت این در بیشتریا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کنوصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشترهر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضیپشت او بوده دعای خیر مادر بیشترقدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضیقدر او معلوم می گردد به محشر بیشتردلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس هادلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشترآتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن:عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتروحید محمدی۱۳ آبان ۱۴٠۱ بیت های سوخته...
ما را در سایت بیت های سوخته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beithayesookhtea بازدید : 104 تاريخ : دوشنبه 23 آبان 1401 ساعت: 2:20

شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیهازبان حال امیرالمؤمنین علیه السلام در کنار بسترالسلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟السلام ای لاله ی پرپر چطوری؟ بهتری؟السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟ای چراغ خانه ی حیدر چنین سو سو نزنپیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزنچند وقتی هست اینجا هم نشین بستریمثل من لبریز از درد دل و درد سریگاه بهتر می شوی و گاه گاهی بدتریبا علی حرفی بزن این روزهای آخریبا صدای گریه'>گریه ات هر بار هق هق می کنمخوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنمچند وقتی هست که حال هوایت خوب نیستگریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیستباز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیستفاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیستباز با یک خنده ات این خانه را آباد کنحیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کنفاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده استکنج بستر این تن تب دار پیرت کرده استآتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده استتیزی و داغی آن مسمار پیرت کرده استهیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشتفاطمه ای کاش اصلا خانه ی ما در نداشتبس که اشک از دیده ی کم سو گرفتی فاطمه،چند روزی هست با غم خو گرفتی فاطمهزیر چادر دست بر پهلو گرفتی فاطمهاز علی هم چند باری رو گرفتی فاطمه*زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمانباشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان*این غمِ همواره همراهت عذابم می دهددردهای سخت و جانکاهت عذابم می دهدسرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهداین سیاهی بر روی ماهت عذابم می دهدچند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باشباز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باشمحور هر پنج تن، حال تو بهتر می شودای به قربان تو من، حال تو بهتر می شودبا حسین و با حسن، حال تو بهتر می شودپس نزن حرف از کفن، حال تو بهتر می شوداستراحت کن عزیزم که تنت تب می کندکارهای بیت های سوخته...
ما را در سایت بیت های سوخته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beithayesookhtea بازدید : 126 تاريخ : پنجشنبه 5 آبان 1401 ساعت: 10:50

مناجات با امام زمان(عج) و گریز به روضهعصر هر جمعه ی دلگیر، تو را می خوانددم به دم کوچه ی تقدیر تو را می خواندمادری چشم به راه است بیایی از راهکنج خانه پدری پیر تو را می خواندندبه ها اشک شد و از تو نیامد خبریقطره ی اشک سرازیر تو را می خواندعالمی منتظر جلوه ی مولایی توستهر نفس قبضه ی شمشیر تو را می خواندننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امیدصبح و شب عرصه ی تدبیر تو را می خواندیازده قرن گذشت از غم تنهایی تودل وامانده ی ما دیر تو را می خواندمادری پشت در خانه صدایت می کردمادری خسته... زمین گیر تو را می خوانددارد از حنجره ای خشک صدا می آیددختری در غل و زنجیر تو را می خوانداز همان ساعت سه ساعت سر ساعت حزنعصر هر جمعه ی دلگیر تو را می خواندوحید محمدی ۲۶ مهر ۱۴٠۱ بیت های سوخته...
ما را در سایت بیت های سوخته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beithayesookhtea بازدید : 94 تاريخ : يکشنبه 1 آبان 1401 ساعت: 18:56